هر شب وقتی همه خوابن و پامیشم برم سرویس بهداشتی جلو آینه تو راهرو وایمیستم و چند دقیقه زل میزنم به خودم

تو سکوتهمینجور زل میزنم به خودم زل میزنم به چشمام چشم هایی که شاید چند سال دیگه .

بعد زل میرنم به موهای جلو سرم که تو این چند سال چقدر ازشون کم شده و داره میشه

بعد فکر میکنم که اونی که تو آینه است داره چیکار میکنه؟چیکار باید بکنه؟

چرا فلان جا اینکارو کرد؟چرا فلان جا این کارو نکرد؟چرا این حرفو به فلانی زد؟چرا این حرفو به فلانی نزد؟

چرا اینقدر از حرفام از کارام برداشت اشتباه میشه؟چرا هیشکی نمیفهمه شوخی-جدی ها مو؟

چرا اندازه ای که من سعی میکنم وقتی کاری از دستم برمیاد انجام بدم برا کسی ولی روم نمیشه 

همین کارها رو به کسی بگم برام انجام بده یا هم کسی انجام نمیده

من آدم خوبی نبودم نیستمولی سعی کردم باشم

بعضی چیزها دست خودم نبود اصلا بی منظور بود ولی بعدش بد تمام شد

بعضی چیزها اصلا دست من نبود اصلا مقصر نبودم اما بهم تهمت زدن

به بدترین شکل ممکن

یادم نمیره صمیمی ترین دوستم وقتی به خاطر نفر سومی که وارد دوستی مون شد بدترین رفتارها رو کرد

بعدشم یه قهر دو ساله و بعد که برگشت دوست داره مث سابق بشیم ولی من نمیتونم مثل سابق بشم باهاش

و هردفه هم میگه مثل قبل نیستی و من یادم میاد تک تک وقتایی که حتی گریه کردم به خاطرش

یا مثل همکلاسیم که هر دفه تنها بود سمتم میومد اما تو اون همایشه  حتی دوست نداشت پیشش باشم

و بعد چند روز اومد که چرا خودتو گرفتی چرا سرد شدی و وقتی گفتم دلیلشو خیلی  صریح گفت من بافلانی راحت ترم و وقتی اون 

باشه میخوام با اون باشم .اما هر وقت با نامزدش دعوا میکرد زنگ میزد به من گریه میکرد و دقیقه به دقیقه پیام میداد و اشتی که میکردن

میرفت تا چند ماه بعد که قهر کنند و پیام بده

یا هم اتاقی ترم یک ارشدم.

من همیشه هم خودمو مقصر دونستم همیشه هااااا

اما میگذره.میگذرهمیگذره

مثل همیشه که گذشته.

و اینجا ایرانههیچ معلوم نیست یک ساعت بعد از انتشار این پست زنده باشم یا نه

چون ایرانه و از زمین و زمان داره مصیبت میباره 

از زمین و زمان داره مرگ میباره 

از زمین و زمان داره غصه میباره

این ماییم که باید خودمون واستیم خوب باشیم

پ.ن:کاین عمر طی نمودیم اندر امیدواری.

پ.ن۲: عن در امیدواری


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها